مدلسازی کامپیوتری و تحلیل غیرخطی اتصالات صلب رایج در ایران
با توجه به محدودیتهای اجرایی یا عدم دسترسی به برخی مصالح مورد نیاز در کشور، مهندسان برای تأمین نیازهای سازه ای دست به ابتکارهایی می زنند. البته هر ابتکاری چه در مرحله طراحی و چه در مرحله اجرا، اگر بر اساس اصول علمی و عملی پایه گذاری شده باشد، محدودیتها را برطرف و به پیشرفت منجر می شود؛ در غیر این صورت، شاید خود عاملی برای ایجاد محدودیت باشد. از جمله این ابتکارات در ایران، طراحی و ساخت ستون با دو نیمرخ IPE یا INP متشکل از ورق تقویتی سراسری یا تعدادی تسمه با فاصله مشخصی از یکدیگر می باشد. اگر برای اتصال تیر به ستون از اتصال صلب استفاده شود، اجزای اتصال به ورق تقویتی ستون متصل می شوند و چون این ورق فقط از کنارههای خود به ستون جوش می شود، در صورت وجود جزئیات اجرایی ناصحیح تحت اثر کشش ناشی از لنگر در صفحه خود خم و باعث کاهش صلبیت اتصال خواهد شد.
مقایسه رفتار قابهای مهاربندی شده زانویی با هم مرکز
فرامرز عالمی، بهرخ حسینی هاشمی
مهاربندی یکی از سیستم های مقاوم کننده قابها در برابر نیروهای جانبی می باشد. مهاربندها به سه گروه عمده هم مرکز، خارج از مرکز و زانویی تقسیم می شوند. در این مقاله ضمن معرفی برخی از ویژگیهای سیستم مهاربندی زانویی و ارائه توصیههای طراحی این سیستم مهاربندی، رفتار قاب با مهاربند زانویی و مهاربند هم مرکز مقایسه شده است. علاوه بر آن، محدودیتی که در انتخاب ابعاد زانو نسبت به ابعاد تیر و ستون در طراحی این سیستم توصیه شده، ارزیابی گردیده است.
نگاهی اجمالی بر فلسفههای طراحی مقاوم
هاله ملکی
در این مقاله مفاهیمی که می تواند در کنار مفهوم مقاومت، در طراحی سازهها مبنای عمل قرار گیرند به اجمال بررسی شده است. ابتدا مفاهیم اساسی در طراحی ساختمانها و اهداف کلی در طراحی لرزه ای مرور گردیده است. سپس، در هر مورد به چگونگی شکل گیری ایده استفاده از این مفاهیم، تلاشهای صورت گرفته برای بیان کمی مسائل، دامنه کاربرد و نمونههای عملی در استفاده از آنها اشاره شده است. این مفاهیم عبارتند از: عملکرد، قابلیت اعتماد، انرژی، جا به جایی و ظرفیت سازه.
تأثیر ریزدانه غیر چسبنده بر مقاومت روانگرایی ماسهها
محمدکاظم جعفری، علی شفیعی
مشاهدات به دست آمده از زلزلههای اخیر نشان می دهد که مصالح مخلوطی مانند ماسههای سیلت دار، سیلت های ماسه دار و حتی ماسههای شن دار نیز روانگرا می شوند. با این وجود، به علت پیچیدگی ارزیابی تأثیر ریزدانه غیرچسبنده بر روی پتانسیل روانگرایی ماسهها تاکنون مطالعات گسترده ای انجام نشده است؛ اگرچه، مطالعات انجام یافته بر تأثیر ریزدانه غیرچسبنده بر پتانسیل روانگرایی استاتیکی و دینامیکی ماسهها نتایج متقاضی را به همراه داشته است. وجود این تناقض در نتایج، عمدتاً به دلیل انتخاب پارامترهای کنترل کننده مانند نسبت تخلخل کلی (e)، نسبت تخلخل بین دانه ای (es)، تراکم نسبی (Dr) و یا عدد SPT و CPT برای مقایسه رفتار ترکیبات مختلف ماسه و سیلت است.
در مورد نتایج به دست آمده از مطالعات صحرایی به دلیل اینکه اطلاعات دقیقی از پارامترها و شرایط خاک محل مانند تراکم نسبی، نسبت تخلخل، تأثیر سیمانته شدن (Cementation) و تاریخچه تنش (Stress History) در دسترس نیست، نمی توان اظهارنظر قطعی نمود. همچنین مقاومت در برابر روانگرایی ترکیب ماسه- سیلت علاوه بر درصد ریزدانهها وابسته به بافت تشکیل شده نیز می باشد. هنگامی که درصد ریزدانهها وابسته به بافت تشکیل شده نیز می باشد. هنگامی که درصد ریزدانههای موجود کم باشد و ریزدانهها تنها نقش پرکننده حفرههای بین دانههای ماسه را داشته باشند آنگاه وجود ریزدانهها تأثیر چندانی در مقاومت روانگرایی نخواهد داشت؛ اما، اگر نحوه پخش ذرات ریزدانهها به گونه ای باشد که بعضی از آنها در حدفاصل دانههای ماسه قرار گیرند آن گاه اسکلت ناپایدارتری نسبت به اسکلت اولیه ماسه تمیز تشکیل شده و در نتیجه مقاومت روانگرایی کاهش می یابد.
تحلیل لرزه زمین ساختی سیستم گسله درونه و بررسی زلزلههای زمستان ۱۳۷۸- بهار ۱۳۷۹ کاشمر
مهدی زارع
زلزله نهم فروردین ۱۳۷۹ کاشمر (mb=5.0) ششمین زلزله از زلزلههای فوج گونه ای (Swarm) می باشد که از بهمن ماه ۱۳۷۸ آغاز شده و تا بهار ۱۳۷۹ ادامه یافته است. در این مقاله، ضمن بررسی تاریخچه لرزه خیزی سیستم گسله درونه، تحلیلی ساختاری از این گسل با توجه به روندهای ساختاری اصلی و سازوکارهای ژرفی و ریخت آبراههها انجام شده است. این بررسی نشان می دهد که علاوه بر سازوکار فشاری و راستالغز چپگرد که برای بخش باختری و مرکزی این سیستم گسله از قبل شناخته شده بود ، سازوکار راستالغز راستگرد را می توان به بخش خاوری آن منتسب نمود. دادههای سازوکار ژرفی زمینلرزههای این بخش از سیستم گسله هنوز در دسترس نیست. از سوی دیگر، مشخص شده که روند فوج گونه رخداد زمینلرزه در راستای سیستم گسله درونه احتمالاً ویژگی چنین سیستمی است.
محاسبه پارامترهای دینامیکی زلزله ۱۲ نوامبر ۱۹۹۹ دوزجه ترکیه
مهرداد مصطفی زاده، علی اکبر اسلامی، مهدی زارع
گسل شمال آناتولی با طول ۱۰۰۰-۱۲۰۰ کیلومتر از واحدهای فعال زمین ساختی سلسله آلپ می باشد. ارائه تخمینها در مورد سن گسل، متغیر بودن آن را از میوسن تا پلیوسن مشخص می کند [۱]. این گسل از نظر ویژگی خزش (Creep) مانند گسل سان اندریاس در آمریکاست و از نظر خاصیت ارتجاعی از اهمیت خاصی برخوردار است. در طول گسل لرزه خیزی غیریکنواخت به گونه ای است که تراکم زلزلههای متوسط در حوزههای شرقی و غربی نسبت به بخشهای مرکزی آن از میزان بیشتری برخوردار است.
سابقه لرزه خیزی و بروز دو زمینلرزه بزرگ با بزرگای بیش از Mw>7 بر روی این نوار لرزه خیز طی سالهای گذشته، به تحقیقات بسیاری بویژه در مورد سازوکار و لرزه زمین ساخت منطقه منجر گردیده است. در این مقاله، از اطلاعات ثبت شده در ایستگاههای شبکه ملی لرزه نگاری ایران برای محاسبه پارامترهای دینامیکی زلزله ۱۲ نوامبر ۱۹۹۹ ترکیه کمک گرفته شده است. مقادیر محاسبه شده شامل گشتاور لرزه ای ۱۰۲۶×۵۸/۲ دین. سانتیمتر، شعاع کانون لرزه ۸/۲۹ کیلومتر، افت تنش ۲۶/۴ بار و فرکانس گوشه ای ۰۴۷/۰ هرتز می باشند.
مروری بر مدلهای فیزیکی ارائه شده برای مکانیزم پس لرزهها
فرزام یمینی فرد
زمینلرزههای نسبتاً بزرگ عموماً با یک توالی بلند از پس لرزهها دنبال می شوند. این پس لرزهها قبل از آنکه فعالیت منطقه دوباره به حالت عادی برگردد مدتها بعد از زمینلرزه اصلی ادامه می یابند. مکانیک پس لرزهها هنوز خیلی مشخص نیست، اگرچه نظریههای متعددی در این زمینه ارائه شده است. در این مقاله با بررسی برخی از نظریههای مطرح شده، علت پاره ای از خواص مشاهده شده برای توالی پس لرزهها توضیح داده شده است.