نگاهی دقیق تر به تأثیر ریزدانه ها بر مقاومت روانگرایی خاکهای ماسه ای- سیلتی
سامان راحت دهمرده (نویسنده مسئول)، دانشجوی دکتری عمران- زلزله، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب
آرش رزمخواه، استادیار، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب
طبق آخرین نتایج گزارش شده توسط پژوهشگاه بین المللی زلزله-شناسی و مهندسی زلزله (IIEES) در خصوص ویژگی های ژئوتکنیکی آبرفت های کلانشهر تهران، بخش عمده ای از نواحی جنوب تهران توسط ریزدانه ها (سیلت و رس) پوشیده شده و همچنین سطح آب-های زیرزمینی در این مناطق بالاتر از سایر نواحی می باشد که احتمال وقوع پدیده ی روانگرایی را در حین زلزله برجسته-تر می نماید. در چند دههی گذشته اکثر مطالعات انجام شده در زمینه بررسی مفهوم روانگرایی و تعیین مقاومت چرخه ای، بر روی خاک های ماسه ای متمرکز شده درحالیکه در طبیعت خاک-های مخلوط ماسه ای- سیلتی بیشتر از خاک های ماسه و سیلت خالص یافت می شوند. از طرفی ارزیابی نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده بر روی خاک های ماسه ای سیلتی نشان دهنده-ی تناقض در پاسخ مخلوط های حاوی مقادیر مختلف ریزدانه ها در برابر بارگذاری های چرخه ای می باشد. در این مقاله سعی شده با مروری دقیق تر بر جدیدترین مطالعات آزمایشگاهی انجام شده توسط پژوهشگران و جمع آوری و پردازش داده های آنها، تأثیر ریزدانه ها بر مقاومت روانگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد و رابطه ای منطقی جهت تعیین مقاومت چرخه ای ارائه شود. رابطهی استخراج شده کاهش مقاومت را با افزایش ریزدانه ها نشان می دهد. بررسی برخی از نتایج نیز این موضوع را بیان می کند که محتوای ۳۰ درصد سیلت حد آستانه ای برای رفتار روانگرایی ماسه های سیلتی می باشد و برای مواردی که محتوای ریزدانه ها کمتر از حد آستانه باشد، افزایش در محتوای ریزدانه منجر به کاهش مقاومت چرخه ای می-شود؛ اما برای مقادیر بیشتر از حد آستانهی مقاومت چرخهای کم وبیش روندی ثابت یا افزایشی را دارا می باشد.
بررسی عمکلرد لرزه ای دیوارهای پرکننده از مصالح رایج بر اساس نتایج آزمایش های لرزه ای
آزاده نوری فرد (نویسنده مسئول)، دانشجوی دکتری معماری دانشگاه علم و صنعت ایران
محمدرضا تابش پور، استادیار دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف
فاطمه مهدی زاده سراج، دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران
تجارب زلزله های گذشته نشان می دهد دیوارها از جمله عناصری هستند که در زلزله های خفیف و متوسط نیز دچار آسیب می شوند. این عناصر غیر سازهای می توانند موجب پابرجا ماندن ساختمان های فاقد سیستم لرزه بر گردیده و یا برعکس باعث فروپاشی ساختمان های مهندسی ساز گردند. پژوهش حاضر بر پایهی نتایج آزمایش های انجام شده بر روی دیوارهای ساخته شده از مصالح مختلف توسط محققین قبلی استوار گردیده است. در این تحقیق پس از مطالعهی میدانی وضعیت ساختوساز در شهر تهران، ۱۲ مجموعه آزمایش لرزه ای مورد تحلیل قرار گرفته و بر این اساس اصولی برای بهبود رفتار لرزه ای دیوارها استخراج گردیده است. اصول استخراج شده در قالب چکلیستی بهعنوان نتیجه پژوهش حاضر ارائه گردیده است. این چکلیست بهصورت ابزاری در اختیار مهندسین سازه و معماری قرار خواهد گرفت تا ضمن آگاهی از عملکرد لرزهای مصالح انتخابی و میزان کارایی تمهیدات قابل اجرا، مناسب ترین راهکار جهت ارتقای عملکرد لرزهای را بر اساس شرایط پروژه برگزینند. بهعنوان یکی دیگر از نتایج میتوان ادعا نمود علی رغم ساختار یکپارچهتر پانلها، با پیش بینی تمهیدات ویژه بر اساس نوع مصالح میتوان عملکرد لرزهای سایر مصالح را نیز ارتقا بخشید. بدیهی است هر چه ویژگیهای ذاتی مصالح مطلوبتر باشد، تمهیدات مورد نیاز کمتر و اطمینان از رفتار لرزهای دیوار بیشتر خواهد بود.
مقایسه کاربرد مهاربندهای کمانش ناپذیر و هشتی در مقاوم سازی ساختمان بتن مسلح هفت طبقه با استفاده از تحلیل استاتیکی غیرخطی
حسن سهرابی (نویسنده مسئول)، دانشجوی کارشناسی ارشد سازه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
احمد رهبر، استادیار گروه عمران، دانشگاه امیرکبیر
عباس اکبرپور نیک قلب، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
ساختمان های آسیب پذیر و مقاوم سازی آنها از مسائل مهم برای مناطق زلزله خیز می باشند. در دهههای اخیر مطالعات روی بهسازی و مقاوم سازی سازه های گوناگون منجر به ابداع روش های جدید و متنوع در این زمینه گردیده است. روش های زیادی همچون اضافه کردن اجزای سازه ای (دیوار برشی فولادی و بتنی، بادبندهای فولادی و کمانشناپذیر)، تقویت اعضای سازه ای ضعیف و تغییر کاربری سازه را می توان برای بهبود عملکرد لرزه ای سازه نام برد. در پاسخ به بسیاری از مسائل عملی و ملاحظات اقتصادی، مهندسان بیشتر از قاب های مهاربندی شده بهعنوان سامانه ی مقاوم در برابر بارهای جانبی ناشی زمین لرزه استفاده می کنند. هدف مطالعه حاضر، بررسی عملکرد لرزه ای و مقایسه مقاوم سازی یک قاب بتن مسلح هفت طبقه موجود با استفاده از مهاربند کمانش ناپذیر و هشتی پیرامونی بهصورت جداگانه می باشد. نتایج حاصل از تحقیق های استاتیکی غیرخطی با الگوی سازه نشان داد که به علت رفتار مناسب بادبند کمانش ناپذیر در فاز غیر خطی و تحت بارهای فشاری، این نوع بادبندها باعث افزایش سختی و مقاومت کموبیش ۵۰/۳ برابر و کاهش چشمگیر در دریفت طبقات و زمان تناوب سازه (در حدود ۳۰/۳ برابر) نسبت به سازهی اولیه شده اند.
نقد و بررسی فصل دوازدهم مبحث نهم مقررات ملی ساختمان (ویرایش چهارم)
حمیدرضا فرشچی، کارشناس ارشد پژوهشکده سازه، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
ضرورت اجرای ضوابط و مقررات طراحی و اجرای ساختمانهای بتنآرمه مطرح در مبحث نهم در ایران بر کسی پوشیده نیست. برای احداث ساختمان بتنآرمه در مناطق زلزلهخیز رعایت تمامی ضوابط و مقررات مندرج در این مبحث به جهت تأمین شکلپذیری مورد نظر از اهمیت زیادی برخوردار است. این الزام و فراگیری مقررات ملی ساختمان در کشور، بر اهمیت نگارش و تدوین ضوابط آن با دقت زیاد افزوده است. هدف از تدوین این مجموعه مقررات ذکر بایدها و نبایدها به زبانی ساده و خلاصه برای مخاطبان متخصص است. اگرچه بیان شرح و فلسفهی ضوابط بر عهدهی کتب تشریح و تفسیر می باشد؛ لیکن علیرغم کارهای صورت گرفته همچنان ابهامات بسیاری وجود دارد. در این تحقیق فصل دوازدهم مبحث نهم مقررات ملی ساختمان «ضوابط قالببندی در بتن، لولهها و مجراهای مدفون و درزهای بتن» مورد نقد و بررسی قرار گرفته و ابهامات موجود در این خصوص با توجه به مراجع مرتبط [۱-۴] بررسی و راهکارهای پیشنهادی ارائه میشود.
بهینه سازی توزیع بار لغزش میراگرهای اصطکاکی در ارتفاع قاب های خمشی فولادی با استفاده از الگوریتم تغییرشکل های یکنواخت
علیرضا عباسزاده (نویسنده مسئول)، عضو هیئت علمی دانشگاه ایلام
نسرین بسطامی، دانشآموخته کارشناسی عمران، دانشگاه ایلام
روش معمول در طراحی سازههای مجهز به میراگرهای اصطکاکی توزیع یکنواخت بار لغزش محاسبه شده در ارتفاع سازه میباشد. در این مقاله نشان داده میشود، چنانچه بار لغزش میراگرها به عنوان کلیدیترین مشخصه طراحی، در تمامی طبقات به طور یکنواخت توزیع شود، جابه جاییهای مورد نیاز در طبقات به طور یکنواخت توزیع نمیشود؛ بنابراین الگوریتم بهینهسازی مبتنی بر تغییر شکلهای یکنواخت، بر روی مدلهای قاب خمشی فولادی مجهز به میراگر اصطکاکی ۳، ۵ و ۱۰ طبقه اعمال شده است. با مقایسه نتایج در دو حالت توزیع یکنواخت و بهینه بار لغزش مشاهده شد که رفتار چرخهای میراگرها در استهلاک انرژی زلزله بهبود یافته است. همچنین با توزیع بهینهی بار لغزش در ارتفاع سازهها، اندیس خرابی سازه به-طور قابلملاحظهای کاهش مییابد.
کاربرد میراگر جرمی چرخشی مجهز به سختی منفی انفعالی جهت کنترل پاسخ لرزهای تجهیزات
افشین کلانتری (نویسنده مسئول)، استادیار، پژوهشکده مهندسی سازه، پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
ریحانه شفیعی پناه، دانشجوی کارشناسی ارشد، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
در مطالعهی حاضر، با محور قرار دادن یک سامانهی نوین استهلاک انرژی برای یک بلوک صلب و در نظر گرفتن جداسازی لرزهای برای آن، در کنار طرح یک روش خلاقانه در استهلاک انرژی دینامیکی سامانههای جداسازی لرزهای، تأثیر آن در حفاظت لرزهای بلوکهای صلب بهعنوان مدلی ساده از تجهیزات مکانیکی و الکترونیکی در ساختمانها بررسی گردیده است. در مطالعه از تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی بهره گرفته شده است و هدف اصلی، کاهش شتاب مطلق بخش جداشده است بهنحویکه جابه جایی آن نیز در حد قابل قبول محدود گردد. بررسی ها نشان داد که میراگر جرمی چرخشی که میراگری با عملکردی انفعالی و برخورداری از قابلیت ایجاد سختی منفی به وسیلهی اینرسی دورانی جرم محیطی خود است، اگر به سیستم جداسازی شده ای با زمان تناوب و جرم و سختی ثابت افزوده شود، باعث افزایش دورهی تناوب سیستم، کاهش جابه جایی تا یکسوم میزان اولیه، کاهش شتاب مطلق تا یکچهارم میزان اولیه و کاهش شتاب نسبی تا یکچهارم میزان اولیه می شود. مقایسه میان میراگر جرمی چرخشی که جرم آن ۰۴/۰ جرم سیستم جداسازی شده بود با میراگرهای ویسکوز با نسبت میرایی های مختلف تا حدود ۲۵ درصد که به همان سیستم جداسازی شده افزوده شده بودند، نشان داد که در جابه جایی های برابر ایجاد شده توسط هر دو میراگر، میراگر جرمی چرخشی با نسبت جرم ۰۴/۰ جرم سیستم جداسازی شده عملکرد بهتری از نظر کاهش شتاب مطلق و نسبی داشته است.