بررسی پیشلرزهها به منظور مطالعه لرزهخیزی در منطقه دورود – بروجرد
پریسا مبین، محمد مختاری
هدف این مطالعه، بررسی پیشلرزهها در منطقه دورود- بروجرد جهت امکانسنجی کاربرد پیشلرزهها در منطقه دورود به عنوان یکی از پیشنشانگرهای زمینلرزه میباشد. در راستای این مطالعه کاتالوگ زمینلرزههای پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله (IIEES) در دو بازه زمانی ۱۹۶۰-۲۰۰۴ و ۲۰۰۴-۲۰۰۶ مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از اعمال حد آستانه بزرگا و حذف زمینلرزههای وابسته، هر یک از زمینلرزههای اصلی باقیمانده در کاتالوگ، به تنهایی جهت یافتن پیشلرزه در یک پنجره زمانی- مکانی مشخص بررسی شدند. در بازه زمانی ۲۰۰۴-۲۰۰۶ تعداد ۶ زمینلرزه دارای بزرگایی بیشتر از ۴ بودهاند و سه مورد از این زمینلرزهها دارای پیشلرزه بودهاند که در فاصله مکانی ۱۰-۱۳ کیلومتری و زمانی ۱-۵ روز قبل از شوک اصلی بوقوع پیوسته که دو مورد آنها در اثر فعالیت گسل دورود رخ داده است. در بازه زمانی ۱۹۶۰-۲۰۰۴، تنها یک زمینلرزه دارای پیشلرزه بوده است. احتمال دارد که به دلیل ناکافی بودن تعداد ایستگاههای لرزهنگاری تمامی زمینلرزهها در این بازه زمانی ثبت نشده باشند.
برآورد جنبایی قائم گسلهای استان مرکزی به روش زمین ریخت سنجی
هادی طبسی
شناسایی و اندازهگیری زمینریختها به آگاهی از نحوه جنبایی گستره کمک خواهد کرد. استان مرکزی بر روی پهنههای زمینساختی سنندج سیرجان و ایران مرکزی واقع شده و دارای گسلهای مهم و لرزهخیزی با راستای عمومی شمال باختری- جنوب خاوری است.
در این بررسی به پرسشهایی در زمینه جنبایی قائم گستره استان مرکزی در قالب حوضههای آبریز پرداخته شده است. بررسی شاخصهای زمین ریختسنجیSL ، vf و هیپسو-متری مبین جنبایی قائم گسلهای جای گرفته در پهنههای شمال تفرش و آشتیان و گستره رازقان در شمال استان مرکزی است. از آنجایی که شاخصها مبین حرکتهای قائم هستند، امکان جابهجایی افقی (حرکت امتدادی) در سایر پهنههایی که جنبایی نشان نمیدهد، وجود دارد.
بررسی آیین نامه اتحادیه اروپا (Eurocode 8)در ارزیابی پتانسیل روانگرایی خاکها در جنوب شرق تهران
علی شفیعی، فرج ا… عسکری، روزبه دبیری
روانگرایی، از پدیدههایی میباشد که به هنگام وقوع زلزله در خاکهای اشباع غیرمتراکم از نوع ماسه ریز یا لای درشت مشاهده میشود. تعیین مقاومت روانگرایی خاکها از مراحل مهم طراحی لرزهای سازهها و ابنیههای ژئوتکنیکی و پهنهبندی لرزهخیزی میباشد. روشهای مختلف صحرایی و آزمایشگاهی جهت ارزیابی پتانسیل روانگرایی ارائه شده است که با توجه به هزینه بالا و دشواری تهیه نمونههای دستنخورده برای آزمونهای آزمایشگاهی، روشهای صحرایی در این زمینه متداولتر میباشد. در این تحقیق، نتایج حاصل از دو روش تعیین پتانسیل روانگرایی خاکها، به ترتیب آییننامه اتحادیه اروپا (Eurocode 8-1998) [1] و روش کمیته ملی تحقیقات مهندسی زلزله آمریکا (NCEER-1997) [2]، که برپایه نتایج آزمون مقاومت نفوذ استاندارد (SPT) می-باشند، در سه گمانه حفر شده در جنوب شرقی تهران مورد مقایسه قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که روش ارائه شده توسط NCEER نسبت به Eurocode 8 در ارزیابی پتانسیل روانگرایی خاکها محافظهکارانهتر میباشد.
بررسی محل قرارگیری بادبند بر روی رفتار سازه های دوبلکسی (با اختلاف تراز طبقات) با توجه به پدیده ستون کوتاه
علی خیرالدین، علی امیری
یکی از مسائل مهمی که امروزه در آنالیز و بررسی رفتار سازهها نقش مهمی ایفاء میکند و خود یکی از مهمترین عوامل خرابی ساختمانها در زلزلههای گذشته به شمار میرود، بینظمی در سازهها میباشد. آییننامههای معتبر دنیا، نامنظمی را به دو نوع نامنظمی در پلان و ارتفاع تقسیمبندی مینمایند. استاندارد ۲۸۰۰ ایران نامنظمی در ارتفاع را به سه نوع نامنظمی سختی، مقاومت و جرم تقسیمبندی کرده است. اما یکی دیگر از انواع نامنظمی در ارتفاع که در آییننامههای دیگر همچون SEOCK به آن اشاره شده است و استاندارد ۲۸۰۰ ایران در آن مورد مسکوت است، نامنظمی به علت اختلاف تراز طبقات (ساختمانهای دوبلکسی) میباشد. در این مقاله با آنالیز یک ساختمان ۱۵ طبقه فولادی بادبندی شده (۵ مدل مختلف بادبندگذاری و هر مدل در چهار حالت اختلاف تراز متفاوت)، پارامترهای لرزهای اینگونه ساختمانها اعم از تغییرات تغییرمکان و تشکیل ستون کوتاه مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین سعی شده است با بررسی پارامترهای لرزهای مقایسهای بین سازه در حالت بدون اختلاف تراز و دارای اختلاف ترازهای متفاوت انجام شود و از این بین بهترین محل بادبند به منظور کاهش نامنظمی و کنترل پدیده ستون کوتاه پیشنهاد گردد.