مدلسازی تحلیلی روشهای RBS و HAUNCH در مقاوم سازی لرزه ای اتصالات صلب فولادی و مقایسه فنی آنها/نستار نوید

قابهای ممانگیر فولادی( SMRFs ) همواره به عنوان یک سیستم مقاوم اصلی در برابر بارهای جانبی مورد توجه بوده اند. توقع از این سیستم همواره بر آن بوده است که رفتاری شکل پذیر و قابل اتکا در زلزله‌های قوی از خود نشان دهد. در زلزله ۱۷ ژانویه ۱۹۹۴ نورثریج، برخلاف فرضیات قبلی خرابیهای زیادی در اتصالات ممانگیر در ساختمانهای فولادی بوجود آمد و توانایی این اتصالات در تحمل بار زلزله بدون متحمل شده خرابیهای قابل ملاحظه زیر سوال رفت. همین امر باعث گردید تحقیقات گسترده ای روی این اتصالات انجام گرفته و روشهای مختلفی برای مقاوم سازی اینگونه اتصالات بعد از زلزله نورثریج پیشنهاد شود.
در این پایان‌نامه ابتدا تاریخچه تحقیقات انجام گرفته روی این اتصالات مورد بررسی قرارگرفته است. سپس خرابیهای رایج و مشاهده شده در این نوع اتصالات در اثر زلزله نورثریج مورد بحث قرارگرفته و روشهای مقاوم سازی اینگونه اتصالات بیان شده است. در ادامه به توضیح کامل دو روش مقاوم سازی:۱) اتصال دارای تیر با مقطع کاهش یافته(RBS) یا (Reduced Beam Section) و ۲) اتصال دارای بازوی جوش شده در پایین(WBH) یا (Welded Bottom Haunch) که رایج ترین و مورد تأییدترین روشهای مقاوم سازی لرزه ای اتصالات گیردار فولادی بعد از نورثریج هستند، پرداخته شده و طراحی، کاربرد و رفتار این دو نوع اتصال بطور کامل توضیح داده شده است. سپس نتایج آزمایشات صورت گرفته روی اتصالات مقاوم شده به این دو روش که درراستای فاز I پروژه SAC در دانشگاه کالیفرنیا- سن دیگو و تحت هدایت پروفسور Chia-Ming Uang انجام گرفته است، بطور کامل مورد بررسی قرارگرفته و نهایتاً مدلسازی کامپیوتری اتصالات مقاوم شده به این دو روش طبق جزئیات آزمایشات فوق توسط نرم افزار المان محدود ANSYS صورت گرفته است. در انتها نتایج حاصل از تحلیل کامپیوتری این اتصالات با نتایج حاصل از آزمایشات یادشده مقایسه شده و دقت مدلسازی مورد بحث قرارگرفته است. تطابق خوب بین گراف های بار- تغییرمکان و کرنش حاصل از تحلیل با گرافهای نظیر حاصل از آزمایش بیانگر خطای متوسط در حدود ۵% بوده که این امر دقت بالای مدلسازی را نشان می دهد و بیانگر این نکته است که مدل کامپیوتری ایجاد شده رفتاری کاملاً مشابه با نمونه‌های واقعی از خود نشان می دهد.