کاهش خطرپذیری (ریسک) کالبد شهر در برابر زلزله به عنوان یک هدف تنها زمانی قابل حصول است که نتایج حاصل از مطالعات تعیین خطرپذیری لرزه ای در تعیین راهبردهای مدیرت ریسک مورد استفاده قرار گیرد. تا کنون مدل های متعددی به منظور تخمین خطرپذیری ناشی از زلزله توسط محققین و مراکز مختلف ارائه شده است. این مدل ها با ترکیب اطلاعات مربوط به خطر زلزله، پایگاه داده های شهری (شامل مشخصات ساختمانها و جمعیت) و توابع آسیب پذیری کالبدی و انسانی، سیاستگذاران بخش کاهش خطرپذیری زلزله را در مورد عواقب ناشی از وقوع زلزله در سکونتگاه های انسانی آگاه می سازند. اگر چه آگاه سازی مسئولین نسبت به میزان خسارات و تلفات ناشی از زلزله، نقش مهمی در ارتقاء دیدگاه ایشان در هنگام برنامه ریزی های منجر به کاهش ریسک دارد، اما از جانب دیگر آنها را با پرسشی جدید مواجه می سازد: با توجه به الگوی محتمل خسارات و تلفات ناشی از زلزله که توسط مدل های تخمین خطرپذیری حاصل شده است، چه بخش هایی از کالبد شهر و با چه روشی می بایست مورد مداخله قرار گیرند تا بهترین نتیجه ممکن فرا دست آید؟ مساله دیگری که در همه موارد برنامه های کاهش خطرپذیری را تحت تاثیر قرار می دهد، محدود بودن منابع مالی در دسترس است که اولویت بندی اجرای طرح های مداخله گرانه اصلاحی در بخش های مختلف شهر را ¬واجب می سازد. در چنین شرایطی لزوم وجود ابزاری که به عنوان واسطه میان دو فرایند تخمین خطرپذیری و برنامه ریزی به منظور کاهش خطرپذیری قرار گرفته و تصمیم گیران حوزه مدیریت ریسک زلزله را پشتیبانی نماید، احساس می شود. ابزاری که با مقایسه سریع گزینه های بی شمار کاهش خطرپذیری زلزله مانند انواع مقاوم سازی های سازه ای، تجهیز مراکز ضروری برای مدیریت بحران (بیمارستان ها و مراکز درمانی) و همچنین اتخاذ اقداماتی در مقیاس گسترده تر مانند استفاده از برنامه ریزی کاربری زمین به منظور کاهش معرضیت در برابر مخاطرات طبیعی و ارتقاء توان واکنش اضطراری از طریق تامین دسترسی بهتر به کاربری های حیاتی در زمان بحران، راهکاری بهینه و موثر را در اختیار مسؤولین و مدیران تصمیمصگیر قرار دهد. در تحقیق پیش رو، نخست شاخص های تاثیر گذار در خطرپذیری شهرها در برابر زلزله از طریق مصاحبه با صاحب نظران رشته های مدیریت بحران، مهندسی زلزله و شهرسازی تعیین گردیده است. سپس در ادامه با استفاده از روش های بهینه سازی ریاضی دو مدل (۱) تعیین سبد بهینه گزینه های کاهش خطرپذیری و (۲) تخصیص بهینه کاربری زمین به منظور کاهش خطرپذیری زلزله در شهرها توسعه یافته است. آنگاه نتایج عددی حاصل از اعمال مدل های پیشنهادی بر روی قسمتی از منطقه ۱۷ شهرداری تهران به عنوان محدوده مطالعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و قابلیت های کاربردی هر دو مدل بررسی شده است. در پایان نیز چند موضوع پژوهشی هم راستا با این تحقیق معرفی گردیده است.
تعیین شاخص ها و توسعه مدل های ارتقاء سطح ایمنی شهر در برابر زلزله، نمونه موردی: قسمتی از منطقه ۱۷ شهرداری تهران/معتمد هومن
/توسط Arash Eslamiکاهش خطرپذیری (ریسک) کالبد شهر در برابر زلزله به عنوان یک هدف تنها زمانی قابل حصول است که نتایج حاصل از مطالعات تعیین خطرپذیری لرزه ای در تعیین راهبردهای مدیرت ریسک مورد استفاده قرار گیرد. تا کنون مدل های متعددی به منظور تخمین خطرپذیری ناشی از زلزله توسط محققین و مراکز مختلف ارائه شده است. این مدل ها با ترکیب اطلاعات مربوط به خطر زلزله، پایگاه داده های شهری (شامل مشخصات ساختمانها و جمعیت) و توابع آسیب پذیری کالبدی و انسانی، سیاستگذاران بخش کاهش خطرپذیری زلزله را در مورد عواقب ناشی از وقوع زلزله در سکونتگاه های انسانی آگاه می سازند. اگر چه آگاه سازی مسئولین نسبت به میزان خسارات و تلفات ناشی از زلزله، نقش مهمی در ارتقاء دیدگاه ایشان در هنگام برنامه ریزی های منجر به کاهش ریسک دارد، اما از جانب دیگر آنها را با پرسشی جدید مواجه می سازد: با توجه به الگوی محتمل خسارات و تلفات ناشی از زلزله که توسط مدل های تخمین خطرپذیری حاصل شده است، چه بخش هایی از کالبد شهر و با چه روشی می بایست مورد مداخله قرار گیرند تا بهترین نتیجه ممکن فرا دست آید؟ مساله دیگری که در همه موارد برنامه های کاهش خطرپذیری را تحت تاثیر قرار می دهد، محدود بودن منابع مالی در دسترس است که اولویت بندی اجرای طرح های مداخله گرانه اصلاحی در بخش های مختلف شهر را ¬واجب می سازد. در چنین شرایطی لزوم وجود ابزاری که به عنوان واسطه میان دو فرایند تخمین خطرپذیری و برنامه ریزی به منظور کاهش خطرپذیری قرار گرفته و تصمیم گیران حوزه مدیریت ریسک زلزله را پشتیبانی نماید، احساس می شود. ابزاری که با مقایسه سریع گزینه های بی شمار کاهش خطرپذیری زلزله مانند انواع مقاوم سازی های سازه ای، تجهیز مراکز ضروری برای مدیریت بحران (بیمارستان ها و مراکز درمانی) و همچنین اتخاذ اقداماتی در مقیاس گسترده تر مانند استفاده از برنامه ریزی کاربری زمین به منظور کاهش معرضیت در برابر مخاطرات طبیعی و ارتقاء توان واکنش اضطراری از طریق تامین دسترسی بهتر به کاربری های حیاتی در زمان بحران، راهکاری بهینه و موثر را در اختیار مسؤولین و مدیران تصمیمصگیر قرار دهد. در تحقیق پیش رو، نخست شاخص های تاثیر گذار در خطرپذیری شهرها در برابر زلزله از طریق مصاحبه با صاحب نظران رشته های مدیریت بحران، مهندسی زلزله و شهرسازی تعیین گردیده است. سپس در ادامه با استفاده از روش های بهینه سازی ریاضی دو مدل (۱) تعیین سبد بهینه گزینه های کاهش خطرپذیری و (۲) تخصیص بهینه کاربری زمین به منظور کاهش خطرپذیری زلزله در شهرها توسعه یافته است. آنگاه نتایج عددی حاصل از اعمال مدل های پیشنهادی بر روی قسمتی از منطقه ۱۷ شهرداری تهران به عنوان محدوده مطالعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و قابلیت های کاربردی هر دو مدل بررسی شده است. در پایان نیز چند موضوع پژوهشی هم راستا با این تحقیق معرفی گردیده است.