بررسی رفتار سازه ها در زمین لرزه های گذشته نشان می دهد که عوامل متعددی باعث آسیب پذیری سازه ها در این زمین لرزه ها گشته اند. برخی از این عوامل عبارتند از پیچش سازه ها، برخورد ساختمان ها و سایر ضعف های اجزاء و قسمت های مختلف ساختمان که یا مربوط به مرحله ساخت سازه می باشند و یا مربوط به دانش طراحی سازه می باشند . به همین دلیل نیاز فراوانی به کنترل رفتار سازه ها تحت تحریکات زمین لرزه احساس می گردد که منجر به توسعه روش های متعددی در کنترل سازه ها گردیده است. یکی از رویکرد هایی که در کنترل غیر فعال در سال های اخیر مورد توجه بوده است اتصال سازه های مجاور هم توسط میراگر می باشد که جهت ارتقاء رفتار دو سازه مجاور تحت تحریکات زلزله مورد توجه بوده است. همچنین این رویکرد در مورد ساخت سازه های جدید نیز به منظور طراحی بهینه و ایمن و اقتصادی تر بسیار مورد توجه بوده و حتی در موارد معدودی و خاصی مورد استفاده قرار گرفته اند. در این مطالعه به بررسی رفتار ساختمان های نامتقارن مجاور متصل شده توسط میراگرهای ویسکوز پرداخته می شود. در این میان استفاده از میراگرهای ویسکوز با توجه به دامنه وسیع کاربرد، سادگی و مزیتهای رفتاری به عنوان یکی از تجهیزات الحاقی استهلاک انرژی مناسب مدنظر بوده است. در مورد انتخاب ساختمان های مجاور نیز دامنه وسیعی برای انتخاب ممکن بود که در این رساله به منظور بررسی در ابعاد واقعی ومتعارف و پوشش تعداد بالاتری از ساختمان های موجود در شهرها از دو ساختمان ۵ و۶ طبقه با سازه فولادی در کنار هم استفاده شده است که البته سختی جانبی در ساختمان ۵ طبقه به عنوان یکی از متغیرها منظور گشته است تا دامنه بزرگتری از سازه های مجاور بررسی گردند همچنین نامتقارنی در پلان نیز دیگرمتغیر ساختمان های مورد بررسی می باشد که این مورد با ایجاد خروج از مرکزیت جرمی دریک طرف هر دو سازه منظور گردیده است تا بدین روی محدوده ای از ساختمان های نامتقارن را نیز تحت بررسی قرار دهیم. در بخشی از بررسی ها نیز به بررسی ساختمان هایی که تراز طبقات آنها یکسان نیستند پرداخته می شود. تحلیل غیرخطی دینامیکی با استفاده از شتابنگاشت های مختلف روی مدلهای مختلف صورت داده و نتایج را در سه دامنه تغییرمکان ، نیرو وانرژی مورد بررسی قرار دادیم. بر اساس نتایج بدست آمده با متصل نمودن دو ساختمان مجاور می توان اثرات پاسخهای مهم سازه ای را در بسیاری از حالات تا حد قابل ملاحظه ای کاهش داد ضمن اینکه با تغییر برخی از پارامترهای ذکر شده در سازه امکان کنترل بهینه یک پاسخ یا کنترل همزمان چند پاسخ فراهم می شود که نتایج آن به تفصیل ذکر شده اند. مطابق نتایج اتصال دو سازه توسط میراگر میزان قابل توجهی از انرژی را در میراگرهای میانی مستهلک نموده و از میزان انرژی ورودی به دو ساختمان مجاور می کاهد که در واقع از میزان انرژی های جنبشی و کرنشی جذب شده هر سازه کاسته می شود و به دنبال آنها از تغییر مکان های طبقات اعم از جانبی و پیچشی و برش پایه دو سازه به میزان قابل ملاحظه ای کاسته می شود که البته میزان آن در این بررسی به خصوصیات دو سازه وابسته می باشد.
بررسی رفتار ساختمان های نامتقارن مجاور متصل شده توسط میراگر ویسکوز/سرمدی حمیدرضا
/توسط Arash Eslamiبررسی رفتار سازه ها در زمین لرزه های گذشته نشان می دهد که عوامل متعددی باعث آسیب پذیری سازه ها در این زمین لرزه ها گشته اند. برخی از این عوامل عبارتند از پیچش سازه ها، برخورد ساختمان ها و سایر ضعف های اجزاء و قسمت های مختلف ساختمان که یا مربوط به مرحله ساخت سازه می باشند و یا مربوط به دانش طراحی سازه می باشند . به همین دلیل نیاز فراوانی به کنترل رفتار سازه ها تحت تحریکات زمین لرزه احساس می گردد که منجر به توسعه روش های متعددی در کنترل سازه ها گردیده است. یکی از رویکرد هایی که در کنترل غیر فعال در سال های اخیر مورد توجه بوده است اتصال سازه های مجاور هم توسط میراگر می باشد که جهت ارتقاء رفتار دو سازه مجاور تحت تحریکات زلزله مورد توجه بوده است. همچنین این رویکرد در مورد ساخت سازه های جدید نیز به منظور طراحی بهینه و ایمن و اقتصادی تر بسیار مورد توجه بوده و حتی در موارد معدودی و خاصی مورد استفاده قرار گرفته اند. در این مطالعه به بررسی رفتار ساختمان های نامتقارن مجاور متصل شده توسط میراگرهای ویسکوز پرداخته می شود. در این میان استفاده از میراگرهای ویسکوز با توجه به دامنه وسیع کاربرد، سادگی و مزیتهای رفتاری به عنوان یکی از تجهیزات الحاقی استهلاک انرژی مناسب مدنظر بوده است. در مورد انتخاب ساختمان های مجاور نیز دامنه وسیعی برای انتخاب ممکن بود که در این رساله به منظور بررسی در ابعاد واقعی ومتعارف و پوشش تعداد بالاتری از ساختمان های موجود در شهرها از دو ساختمان ۵ و۶ طبقه با سازه فولادی در کنار هم استفاده شده است که البته سختی جانبی در ساختمان ۵ طبقه به عنوان یکی از متغیرها منظور گشته است تا دامنه بزرگتری از سازه های مجاور بررسی گردند همچنین نامتقارنی در پلان نیز دیگرمتغیر ساختمان های مورد بررسی می باشد که این مورد با ایجاد خروج از مرکزیت جرمی دریک طرف هر دو سازه منظور گردیده است تا بدین روی محدوده ای از ساختمان های نامتقارن را نیز تحت بررسی قرار دهیم. در بخشی از بررسی ها نیز به بررسی ساختمان هایی که تراز طبقات آنها یکسان نیستند پرداخته می شود. تحلیل غیرخطی دینامیکی با استفاده از شتابنگاشت های مختلف روی مدلهای مختلف صورت داده و نتایج را در سه دامنه تغییرمکان ، نیرو وانرژی مورد بررسی قرار دادیم. بر اساس نتایج بدست آمده با متصل نمودن دو ساختمان مجاور می توان اثرات پاسخهای مهم سازه ای را در بسیاری از حالات تا حد قابل ملاحظه ای کاهش داد ضمن اینکه با تغییر برخی از پارامترهای ذکر شده در سازه امکان کنترل بهینه یک پاسخ یا کنترل همزمان چند پاسخ فراهم می شود که نتایج آن به تفصیل ذکر شده اند. مطابق نتایج اتصال دو سازه توسط میراگر میزان قابل توجهی از انرژی را در میراگرهای میانی مستهلک نموده و از میزان انرژی ورودی به دو ساختمان مجاور می کاهد که در واقع از میزان انرژی های جنبشی و کرنشی جذب شده هر سازه کاسته می شود و به دنبال آنها از تغییر مکان های طبقات اعم از جانبی و پیچشی و برش پایه دو سازه به میزان قابل ملاحظه ای کاسته می شود که البته میزان آن در این بررسی به خصوصیات دو سازه وابسته می باشد.