آیا روش مثلث حیات برای پناهگیری مناسب است؟
حدود دو دهه قبل فردی به نام داگلاس کاپ (Douglas Copp) بحثی چالش برانگیز را با عنوان مثلث حیات (Triangle of Life) در زلزله مطرح نمود. او مدعی بود که در بسیاری از تیم های امدادی و صلیب سرخ، در زلزله های مختلف حضور داشته است و مشاهده کرده افرادی که در هنگام زلزله با روشهای مرسوم در زیر میز یا کنار دیوارها پناه گرفته بودند، همگی جان خود را از دست داده و برعکس، افرادی که در کنار اشیاء سنگین مانند یخچال، مبل یا اجاق گاز (مثلث حیات) پناه گرفته بودند، نجات پیدا کرده اند. این ادعا بطور گسترده در بسیاری از کشورها منتشر شد و هر بار که زلزله ای رخ می دهد حجم وسیعی از تبلیغات در این رابطه بخصوص در فضای مجازی دست به دست می گردد.
ادعای داگلاس کاپ بلافاصله توسط اغلب سازمانهای امدادی معتبر و متخصصان تراز اول در بسیاری از کشورهای جهان مورد نقد قرار گرفت. همچنین بسیاری از نهادهای معتبری که ایشان ادعا کرده بود با آنها در عملیات جستجو و نجات همکاری کرده، همراهی وی را تکذیب کردند. در نقد این روش حتی مقالات علمی متعددی نیز به چاپ رسید. مهمترین انتقادات مطرح شده در مورد روش مثلث حیات به شرح زیر بودند:
– در خصوص امکان تشکیل فضای خالی در مجاورت اجسام سنگین با توجه به رفتار سقف و کف ساختمان ها، اطمینان چندانی وجود ندارد؛
– محل تشکیل فضای خالی با توجه به وجوه مختلف اشیای سنگین مشخص نیست و برای اغلب مردم امکان پیش بینی این فضاها وجود ندارد؛
– از نظر آماری درصد قابل توجهی از تلفات و مصدومیت های زلزله ها به واسطه سقوط اجسام و قطعاتی از سقف و دیوارها بوده است نه به دلیل فروریزش کامل ساختمان ها؛
– خطر بالای جابجایی و سقوط اجسام سنگین (نظیر یخچال) بر روی افرادی که کنار آنها پناه گرفته اند در اثر ارتعاشات زلزله وجود دارد؛
– خطر فروریزش کامل ساختمان ها در اثر زلزله های کوچک و متوسط که بیشترین فراوانی را دارند، معمولا کم است. در این زلزله ها عمده آسیب ها ناشی از ریزش قطعاتی از سقف یا دیوارهای ساختمان یا سقوط اجزای غیرسازه ای نظیر کمد و لوستر و … است؛
– در محدوده آسیب دیده از زلزله های شدید، تعداد ساختمان هایی که بطور کامل دچار فروریزش می شوند نسبت به کل ساختمان های آسیب دیده چندان زیاد نیست. به عنوان مثال در زلزله کرمانشاه فروریزش کامل ساختمان ها تنها در بخش هایی از شهر سرپل ذهاب و تعدادی از روستاهای اطراف و بصورت موردی در چند نقطه دیگر رخ داده است. در این زلزله اغلب مصدومیت ها در شهرهای کرمانشاه، اسلام آباد غرب و حتی سرپل ذهاب و بسیاری از روستاها ناشی از آسیب به بخش هایی از سازه یا سقوط اجزای غیرسازه ای بوده است.
با توجه به ارزیابی شواهد مربوط به زلزله های دو دهه اخیر در ایران (مانند زلزله کرمانشاه)، همچنین بر اساس شواهد و مستندات علمی موجود، استفاده از این روش برای پناهگیری توسط پژوهشگاه توصیه نمی شود.