در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۰۸ هجری شمسی (۱ مه ۱۹۲۹ میلادی)، زمینلرزه فاجعهباری با بزرگای ۷/۳ در مقیاس امواج سطحی (MS) شمال خاوری ایران و جنوب ترکمنستان را لرزاند. زمینلرزه دهستانهای گیفان، رباط، زیدر، قوشخانه، جیرستان، امیرانلو، اوغاز و باغان را درهم کوبید که در آن ۸۸ روستا ویران شد و بیش از ۳۲۰۰ تن جان باختند. زمینلرزه در بخش شمال باختری ناحیه کلانلرزهای، بین گیفان و زیدر، چنان شدید بود که بیش از نیمی از کل تلفات در آنجا روی داد. در گیفان، بجز یک امامزاده قدیمی که هنوز برجا است، همه چیز فروریخت و ۳۰۰ تن از جمعیت ۱۵۰۰ نفری را کشت و شهر در مکان دیگری در پایین دستتر رودخانه دگرباره ساخته شد. در رباط تنها دروازه آن برپا ماند و از میان ۵۰۰ نفر ساکنان آن، بیش از ۳۳۰ تن کشته شدند. در زیدر همه ۳۰۰ تن ساکنان آن بهجز یک نفر کشته شدند. کورکولاب و گرماب در ترکمنستان بهطور کامل ویران شد و تلفاتی به بارآورد. روستاهای شینرغی، سرانی، آققلعه، سولی، نظرمحمد، گوگلی، بیگ، برزو و سکه تقریباً بهکلی ویران شدند و تلفات بسیاری به بار آمد. در سوی شمال خاوری منطقه رومرکزی زمینلرزه به سراسر گستره بزرگی آسیبهای زیادی رسید. در قتلیش، دربند، فیریوزا و باجگیران تقریباً همه خانهها آسیب دید و در شیروان، بهجز چند ساختمان همگانی، همه خانهها ترک برداشت و ۷ نفر کشته شدند. به قوچان، بجنورد و عشقآباد نیز مقداری آسیب رسید. لرزه به قناتهای سکه، اللهآباد و باغان در منطقه شیروان و نیز قناتهای باغ آسیب رساند. همچنین، زمینلرزه به قناتها و چشمههای تامین آب در بسیاری از روستاها زیان وارد کرد. زمین لرزه با جنبش هایی در درازای ۵۵ کیلومتر، از سکه تا گرماب، در امتداد یک گسل کواترنری همراه بود (منظورگسل باغان- گرماب میباشد). در سکه، تنده شکستگی (تراس گسلی) گسل فرسایش یافته، اما هنوز قابل مشاهده است که به بلندی حدود ۱ متر ایستاده و طرف جنوب باختری آن پایین افتاده است. این تراس گسلی را از میان این روستا تا خاور- شمال خاوری باغان و تا جایی که رود کرگانلی را قطع میکند، میتوان دنبال کرد که دارای امتداد ۳۴۵ درجه میباشد. در این نقطه ناگهان به سمت چپ انحراف پیدا میکند و به روشنی با امتداد ۳۲۵ تا ۳۳۵ درجه با گذشتن از جنوب باختری ذاکرانلو، شمال خاوری برزو و جنوب باختری چالکانلو، پالکانلو و نظر محمد، به سوی شمال باختری ادامه مییابد. این تنده از روند پشتههای کوتاه و بهسختی فرسایش یافته، در سویی که تپهها جای دارند، پیروی میکند و در زینکوهها، بدون هیچگونه نشانه روشنی از جنبش جانبی دو سوی تنده، آنها را قطع میکند. در هیچجا بلندی تنده از ۱ متر بیشتر نبوده است. اطلاعات محلی این گمان را تقویت میکند که فراتر بهسوی شمال باختر، بین نظرمحمد و شمال خاور آققلعه، در برخی جاها مقدار جابهجایی قائم بیش از ۲ متر است. اما با مشاهده و وارسی این جابهجایی بزرگ مشخص شد که آنها به دلیل زمینلغزش ایجاد شدهاند و اثراین تنده بهعنوان مرز بالای لغزشها بهکار رفته و تغییر مییابد. مردم محل شکافهای بزرگی را که در همه جهات، خصوصاً به سوی کاکلی کشیده شده بوده است، به یاد میآورند. در آنسوی آققلعه، تنده از سوی شمال خاور تفتازان و باغ میگذرد اما در نیمه راه زیدر، مقابل شینرغی، در سمت شمال خاوری جاده تازهای که از قلهک پایین میآید، ناپدید میشود. در این نقطه سامانه گسیختگی زمین تغییر مییابد و گرای ۲۹۰ درجه به خود میگیرد. روستاییان به یاد میآورند که شکستگیهای زمین بهصورت رشتههایی به درازای ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر بهگونهای ناپیوسته از حدود ۱ کیلومتری جنوب زیدر تا جعفرآباد کشیده شده بوده است. امروزه این سیماها به سختی فرسایش یافتهاند. در سوی شمالی این خط، هیچگونه گواهی بر وجود گسلش وجود ندارد. اما اثرات زمینشناختی دیگر، مانند زمینلغزشها، سنگریزش، فروریزش کنارههای رودخانهها و پدید آمدن تغییرات در میزان آب زیرزمینی و جریان رودخانهها، خصوصاً در درههای گیفان، رباط و آنچنانکه از گزارشها بر میآید، در گرماب فراوان بوده است. بدینترتیب، نشانههای صحرایی حاکی از آن است که شکستگی گسله در پیوند با زمینلرزه کپه داغ به درازای ۷۰ کیلومتر از سکه تا جعفرآباد امتداد دارد. اثر این گسلش کمانی شکل است و به نظر میآید که روی هم رفته جنبش بهصورت راندگی مایل بوده است. هیچ گواه قطعی بر وجود جنبش راستالغز نمیتوان یافت. این زمینلرزه تا آمودریا، قرهقوم، مناطقی در اطراف دریاچه آرال، مازندران و سرتاسر امتداد کرانه جنوبی و جنوب خاوری خزر حس شد. به دنبال این رخداد، تعداد زیادی پسلرزه به وقوع پیوست که بسیاری از آنها تلفات و ویرانیهای افزونتری به بار آورد. در ۳ مه گرماب و کورکولاب بهکلی ویران شدند و در ۱۳ مه آتابگ و آبادیهای دیگری در امتداد کیرگان علیا ویران شدند. در ۱۳ ژوئیه، قلعه فاروج، سینکلی و ده روستای دیگر که پیشتر آسیب دیده بودند، بهطور کامل ویران شدند و ۲۱ نفر کشته شدند. به قوچان و شیروان آسیبهای افزونتری رسید و تنها چند خانه چوبی به صورت قابل سکونت باقی ماند. رویداد پسلرزهها تا زمستان ۱۳۰۸ گزارش شده است.