در اوایل شب ۲۷ بهمن ۱۳۱۹ خورشیدی برابر با ۱۶ فوریه ۱۹۴۱ میلادی، زمینلرزهای با بزرگای Ms=6.1 به منطقه تنک جمعیت به شمال باختر بیرجند آسیب سنگینی رساند. محمد آباد پسکوه و کاروانسرای قدیمی آن بهکلی ویران شد و از ۹۲۰ ساکنان آن، ۶۸۰ تن کشته شدند. آبادیهای تک افتاده نوراه، قران، کمیران و روستاهای قومنجان و چاهک ویران شد. دامنه آسیبها تا قیصار، تیغدر و افریز، که در آن خانهها فروریخت ولی تلفاتی به بار نیامد، گسترده بود. دژ افریز و امامزاده زید بن موسی نیز آسیب دید و تا خور و سرایان خانهها شکاف برداشت. گواههای صحرایی دلالت بر آن دارند که زمینلرزه با یک گسلش سطحی، که از حدود ۴ کیلومتری جنوب قومنجان به طول ۸ تا ۱۰ کیلومتر به سوی جنوب کشیده میشد، همراه بوده است. مردم محلی برخی از جزئیات گسلش سطحی را تایید کردهاند؛ آثار این گسلش هنوز قابل مشاهده است، هرچند محدود به زون باریکی است که از روند همبری بین فلیش در خاور و سنگهای آتشفشانی ائوسن در باختر، با امتداد شمال – ۸۰- خاور پیروی میکند. این آثار از رشتهای از زونهای خردشده و هوازده و ترکهای باز با آرایش نردبانی در سنگ تشکیل میشود که بهگونهای ناپیوسته به طول چند ده متر، عمدتاً در سنگهای آتشفشانی کشیده شدهاند. اینها دلالت بر راندگی از سوی خاور دارند که دارای مولفه چشمگیری از جنبش افقی راستگرد است. برخی از ترکهای عریضتر فرسایش یافته و بهصورت فروچالههایی درآمده و برخی دیگر تا حدی از فورش انباشته شده است. داوری درباره مقدار یا جهت جنبش قائم امکانپذیر نبوده اما کسانی از اهالی محل که هنوز جزئیات این زلزله را بهخوبی به یادمیآورند، ادعا میکنند که طرف باختری در حدود ۵۰ سانتیمتر پایین افتاده بوده است. این زونِ گسیختگیها، تپههای دامنه باختری چالیو را دنبال میکند، سپس از سوی خاور کوه کمرقلعه و بار دیگر از سوی باختر کوه کمیران میگذرد و در تقاطعش با رود آبشور ناپدید میشود. نکته جالب این است که در سوی جنوبی این نقطه میتوان تنده جوانی را در کفههای رسی (دق) در طول ۲۵ کیلومتر بهسوی جنوب دنبال کرد. بههرحال طبق گفته مردم محلی، در این بخش از منطقه رومرکزی زمینلرزه، هیچگونه دگرریختی زمین بهجز «شُت»های فروریخته و فروریزش دق مشاهده نشده است و نیز آنان به یاد نمیآورند که در امتداد این تنده، در جایی که راه محمدآباد به چاهک را قطع میکند، جابهجایی دیده باشند. بهعلاوه، تاکنون رشته دیگری از شکستگیها مشاهده شده است که به طول چند کیلومتر از شمال حوض قلعه کهنه (خونی) تا همسایگی چشمه ترشاب با راستای شمال-۸۰-خاور کشیده شده است. تنده مشاهده شده همبری میان پهنه فرسایشی و کفه رسی دق محمدآباد را دنبال میکند و افت قائمی کمتر از ۱ متر بهسوی جنوب نشان میدهد. این شکستگیها، که مردم محلی آن را به زمینلرزه ۱۹۴۱ میلادی نسبت میدهند، جالبتوجه است. زیرا شبیه اثر یک گسله هستند، اما خاستگاه آنها، همانند مواردی که در سال ۱۹۶۸ در دره دشت بیاض دیده شد، احتمالاً فروریزش کفههای رسی بوده است. زمینلرزه ۱۶ فوریه ۱۹۴۱ سبب روانگرایی گسترده کفههای رسی در سوی خاور و جنوب محمدآباد، که سطح ایستابی آن در زمان زمینلرزه بسیار نزدیک به سطح زمین بود، گردید. بین محمدآباد و تیغدر و جنوب قلعه کهنه، زمین فروریزش کرد و از شکافهای آن گل بیرون ریخت. محمدآباد در حدود ۵۰۰ متری شمال جایگاه پیشینش دگرباره ساخته شد و بسیاری از آبادیهایی که ویران شده بودند، متروک رها شدند. لرزه در بیرجند و قائن بهشدت حس شد و در تربت حیدریه نیز دریافتپذیر بود.
زمینلرزه ۲۷ بهمن ۱۳۱۹ (۱۶ فوریه ۱۹۴۱) محمدآباد پسکوه، خراسان جنوبی
/در امروز در تاریخ زمین لرزه های ایران و جهان /توسط mehdi zareدر اوایل شب ۲۷ بهمن ۱۳۱۹ خورشیدی برابر با ۱۶ فوریه ۱۹۴۱ میلادی، زمینلرزهای با بزرگای Ms=6.1 به منطقه تنک جمعیت به شمال باختر بیرجند آسیب سنگینی رساند. محمد آباد پسکوه و کاروانسرای قدیمی آن بهکلی ویران شد و از ۹۲۰ ساکنان آن، ۶۸۰ تن کشته شدند. آبادیهای تک افتاده نوراه، قران، کمیران و روستاهای قومنجان و چاهک ویران شد. دامنه آسیبها تا قیصار، تیغدر و افریز، که در آن خانهها فروریخت ولی تلفاتی به بار نیامد، گسترده بود. دژ افریز و امامزاده زید بن موسی نیز آسیب دید و تا خور و سرایان خانهها شکاف برداشت. گواههای صحرایی دلالت بر آن دارند که زمینلرزه با یک گسلش سطحی، که از حدود ۴ کیلومتری جنوب قومنجان به طول ۸ تا ۱۰ کیلومتر به سوی جنوب کشیده میشد، همراه بوده است. مردم محلی برخی از جزئیات گسلش سطحی را تایید کردهاند؛ آثار این گسلش هنوز قابل مشاهده است، هرچند محدود به زون باریکی است که از روند همبری بین فلیش در خاور و سنگهای آتشفشانی ائوسن در باختر، با امتداد شمال – ۸۰- خاور پیروی میکند. این آثار از رشتهای از زونهای خردشده و هوازده و ترکهای باز با آرایش نردبانی در سنگ تشکیل میشود که بهگونهای ناپیوسته به طول چند ده متر، عمدتاً در سنگهای آتشفشانی کشیده شدهاند. اینها دلالت بر راندگی از سوی خاور دارند که دارای مولفه چشمگیری از جنبش افقی راستگرد است. برخی از ترکهای عریضتر فرسایش یافته و بهصورت فروچالههایی درآمده و برخی دیگر تا حدی از فورش انباشته شده است. داوری درباره مقدار یا جهت جنبش قائم امکانپذیر نبوده اما کسانی از اهالی محل که هنوز جزئیات این زلزله را بهخوبی به یادمیآورند، ادعا میکنند که طرف باختری در حدود ۵۰ سانتیمتر پایین افتاده بوده است. این زونِ گسیختگیها، تپههای دامنه باختری چالیو را دنبال میکند، سپس از سوی خاور کوه کمرقلعه و بار دیگر از سوی باختر کوه کمیران میگذرد و در تقاطعش با رود آبشور ناپدید میشود. نکته جالب این است که در سوی جنوبی این نقطه میتوان تنده جوانی را در کفههای رسی (دق) در طول ۲۵ کیلومتر بهسوی جنوب دنبال کرد. بههرحال طبق گفته مردم محلی، در این بخش از منطقه رومرکزی زمینلرزه، هیچگونه دگرریختی زمین بهجز «شُت»های فروریخته و فروریزش دق مشاهده نشده است و نیز آنان به یاد نمیآورند که در امتداد این تنده، در جایی که راه محمدآباد به چاهک را قطع میکند، جابهجایی دیده باشند. بهعلاوه، تاکنون رشته دیگری از شکستگیها مشاهده شده است که به طول چند کیلومتر از شمال حوض قلعه کهنه (خونی) تا همسایگی چشمه ترشاب با راستای شمال-۸۰-خاور کشیده شده است. تنده مشاهده شده همبری میان پهنه فرسایشی و کفه رسی دق محمدآباد را دنبال میکند و افت قائمی کمتر از ۱ متر بهسوی جنوب نشان میدهد. این شکستگیها، که مردم محلی آن را به زمینلرزه ۱۹۴۱ میلادی نسبت میدهند، جالبتوجه است. زیرا شبیه اثر یک گسله هستند، اما خاستگاه آنها، همانند مواردی که در سال ۱۹۶۸ در دره دشت بیاض دیده شد، احتمالاً فروریزش کفههای رسی بوده است. زمینلرزه ۱۶ فوریه ۱۹۴۱ سبب روانگرایی گسترده کفههای رسی در سوی خاور و جنوب محمدآباد، که سطح ایستابی آن در زمان زمینلرزه بسیار نزدیک به سطح زمین بود، گردید. بین محمدآباد و تیغدر و جنوب قلعه کهنه، زمین فروریزش کرد و از شکافهای آن گل بیرون ریخت. محمدآباد در حدود ۵۰۰ متری شمال جایگاه پیشینش دگرباره ساخته شد و بسیاری از آبادیهایی که ویران شده بودند، متروک رها شدند. لرزه در بیرجند و قائن بهشدت حس شد و در تربت حیدریه نیز دریافتپذیر بود.