تاکنون روشهای متعددی برای مطالعه زمین لغزش ها مورد استفاده قرار گرفته است. در دو دهه اخیر روش های ژئوفیزیکی به دلیل سرعت بالا ، هزینه پایین و دقت قابل اعتماد مورد توجه زمین شناسان و مهندسان ژئوتکنیک قرار گرفته است. استقبال از روشهای ژئوفیزیکی سبب توسعه تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیازشده است به گونه ای که تنوع نرم افزارهای پیشرفته باعث تسریع در نیل به نتایج مطالعات براساس فرایندهای پردازش یک بعدی، دو بعدی و سه بعدی شده است. انتخاب دو روش مقاومت ویژه و لرزه نگاری شکست مرزی برای مطالعه زمین لغزش ها به دلیل مکمل بودن نتایج حاصل از آنهاست. روش مقاومت ویژه با توجه به حساسیتی که نسبت به رطوبت مواد دارد، لایه های مرطوب را که عامل اصلی رانش زمین هستند را به خوبی مشخص می کند. اما روش لرزه نگاری دقت بالایی در محاسبه ضخامت لایه ها ، عمق سطح لغزش و تغییرات جانبی زمین لغزش دارد. در مطالعه زمین لغزش سد لتیان عمق نفوذ روش های مقاومت ویژه و لرزه نگاری شکست مرزی به حدی نبود که بتوانند مرز بین سنگ بستر زیرین و لایه های لغزیده را نشان دهد. همچنین امکانات و تجهیزات لازم برای مطالعه همه محدوده زمین لغزش وجود نداشت. به همین دلیل شیب بالادست آن که مستعد لغزش است با ۱۵ گمانه الکتریکی با آرایه شلومبرژه و ۴ پروفیل لرزه ای با گیرنده های قائم موج تراکمی P و گیرنده های افقی موج برشی S (برای پروفیل های Aو C) برداشت شد. با مدلسازی مستقیم و معکوس (یک بعدی،دوبعدی و سه بعدی) داده های مقاومت ویژه، به دلیل عدم حرکت توده رانشی، لایه بندی منظمی را می بینیم. با تفسیر پروفیل های لرزه ای نیز لایه بندی به گونه ای است که سرعت موج P و S افزایش یافته و مرز جدایی سنگ بستر و توده لغزیده به شکل دو توده کاسه ای شکل پیوسته قابل تعیین است. اما برای بررسی زمین لغزش مجاور تونل خالنجه از ۲۵ گمانه الکتریکی به روش آرایش متقارن شلومبرژه و ۷ پروفیل لرزه نگاری ۲۴ ژئوفونی با گیرنده های قائم موج تراکمی (P) استفاده شده است. که نتایج حاصل از این مطالعه، حضور یک لایه اشباع از آب را در محدوده پاشنه لغزش و در فصل مشترک بین سطح لغزش مستحکم با لایه بالایی را نشان می دهد. جمع شدن این آبها سبب تسریع در فرایند رانش زمین و کاهش میزان چسبندگی لایه های ریزشی شده است.
بررسی روش / روش های بهینه ژئوفیزیکی جهت تعیین پارامترهای هندسی زمین لغزش های چرخشی و انتقالی/تقوی جیرنده الیاس
/توسط Arash Eslamiتاکنون روشهای متعددی برای مطالعه زمین لغزش ها مورد استفاده قرار گرفته است. در دو دهه اخیر روش های ژئوفیزیکی به دلیل سرعت بالا ، هزینه پایین و دقت قابل اعتماد مورد توجه زمین شناسان و مهندسان ژئوتکنیک قرار گرفته است. استقبال از روشهای ژئوفیزیکی سبب توسعه تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مورد نیازشده است به گونه ای که تنوع نرم افزارهای پیشرفته باعث تسریع در نیل به نتایج مطالعات براساس فرایندهای پردازش یک بعدی، دو بعدی و سه بعدی شده است. انتخاب دو روش مقاومت ویژه و لرزه نگاری شکست مرزی برای مطالعه زمین لغزش ها به دلیل مکمل بودن نتایج حاصل از آنهاست. روش مقاومت ویژه با توجه به حساسیتی که نسبت به رطوبت مواد دارد، لایه های مرطوب را که عامل اصلی رانش زمین هستند را به خوبی مشخص می کند. اما روش لرزه نگاری دقت بالایی در محاسبه ضخامت لایه ها ، عمق سطح لغزش و تغییرات جانبی زمین لغزش دارد. در مطالعه زمین لغزش سد لتیان عمق نفوذ روش های مقاومت ویژه و لرزه نگاری شکست مرزی به حدی نبود که بتوانند مرز بین سنگ بستر زیرین و لایه های لغزیده را نشان دهد. همچنین امکانات و تجهیزات لازم برای مطالعه همه محدوده زمین لغزش وجود نداشت. به همین دلیل شیب بالادست آن که مستعد لغزش است با ۱۵ گمانه الکتریکی با آرایه شلومبرژه و ۴ پروفیل لرزه ای با گیرنده های قائم موج تراکمی P و گیرنده های افقی موج برشی S (برای پروفیل های Aو C) برداشت شد. با مدلسازی مستقیم و معکوس (یک بعدی،دوبعدی و سه بعدی) داده های مقاومت ویژه، به دلیل عدم حرکت توده رانشی، لایه بندی منظمی را می بینیم. با تفسیر پروفیل های لرزه ای نیز لایه بندی به گونه ای است که سرعت موج P و S افزایش یافته و مرز جدایی سنگ بستر و توده لغزیده به شکل دو توده کاسه ای شکل پیوسته قابل تعیین است. اما برای بررسی زمین لغزش مجاور تونل خالنجه از ۲۵ گمانه الکتریکی به روش آرایش متقارن شلومبرژه و ۷ پروفیل لرزه نگاری ۲۴ ژئوفونی با گیرنده های قائم موج تراکمی (P) استفاده شده است. که نتایج حاصل از این مطالعه، حضور یک لایه اشباع از آب را در محدوده پاشنه لغزش و در فصل مشترک بین سطح لغزش مستحکم با لایه بالایی را نشان می دهد. جمع شدن این آبها سبب تسریع در فرایند رانش زمین و کاهش میزان چسبندگی لایه های ریزشی شده است.