علیرضا آذربخت، محسن غفوری آشتیانی
عملکرد میراگرهای غیر فعال اغلب به صورت اضافه نمودن میرایی به سیستم های سازه ای می باشد. در این میان در صورت وجود یک یا چند پالس ضربه در نیروی ورودی بر سازه (مانند پدیده موجود در زلزلههای حوزه نزدیک) این میراگرها فرصت مستهلک نمودن انرژی را نخواهند داشت و به جای میرا نمودن انرژی یک نیروی اضافی به سیستم سازه ای اعمال می نمایند. این نیروی اضافی، به صورت ناخواسته می تواند باعث ایجاد خرابی در سازه گردد. از این رو، در سازههایی که از انواع میراگرها استفاده می گردد، لازم است که آثار منفی آن نیز مورد توجه قرار گیرد. هدف از این تحقیق بررسی رفتار سیستم های یک و چند درجه آزاد در برابر ورودی حوزه نزدیک زلزله بم می باشد. بدین منظور، سازههای یکدرجه آزاد با تجهیزات جاذب انرژی مختلف تحت اثر زلزله بم قرار داده شده، پاسخ آنها با یکدیگر مقایسه گردیده است. علاوه بر آن، برای تحقیق این مطلب بر روی سازههای چند درجه آزاد، با در نظر گرفتن یک قاب ۲۵ طبقه تأثیر منفی میراگرها در برش پایه این قاب مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تحقیق مبیّن آن است که با افزایش مقاومت میراگر، تأثیر منفی آن نیز افزوده می گردد. تمامی نتایج حاکی از آن است که از اثر منفی میراگرها در ناحیه حوزه نزدیک گسل نمی توان صرف نظر نمود.
اهمیت کاربرد منحنی های شکنندگی در ارزیابی آسیبپذیری لرزه ای مخازن فولادی نفت
ساسان عشقی، مهران سید رزاقی
مخازن فولادی از مهمترین سازههای موجود در صنایع نفت و پتروشیمی است و رفتار این مخازن در زلزلههای گذشته، نشان دهنده آسیبپذیری آنها در برابر زلزله می باشد. مخازن مذکور اغلب حاوی مواد سمی یا اشتعال پذیر است که نشت آنها می تواند موجب صدمات جانی و زیست محیطی و خسارتهای مالی فراوان گردد. بر این اساس، ارزیابی آسیبپذیری لرزه ای مخازن فولادی نفت، در مناطق لرزه خیز از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. به منظور بیان کمّی آسیبپذیری اجزای مختلف سازهها بر حسب میزان خطر زلزله می توان در مورد هر نوع از سازه یا اجزای سازه ای با استفاده از منحنی های شکنندگی احتمال وقوع یا تجاوز از یک میزان خسارت خاص را بر حسب یک ویژگی معرف زلزله نظیر بیشینه شتاب زلزله بیان نمود. دقت بررسیها و ارزیابیهای آسیبپذیری که بر مبنای منحنی های شکنندگی صورت می گیرند مبتنی بر میزان دقت این منحنی ها می باشد؛ به گونه ای که هر قدر منحنی شکنندگی با دقت بیشتر تهیه شود، نتایج تحلیلهای آسیبپذیری از قابلیت اعتماد بیشتری برخوردار است. در این مقاله، منحنی های شکنندگی موجود به منظور ارزیابی آسیبپذیری لرزه ای مخازن فولادی نفت و نواقص هر یک بررسی شده است.
بررسی رفتار بادبند با اعضای خارج از مرکز با یک ترکیب جدید
احمد روحانی فر
سازهها به منظور حفظ قابلیت و کارآیی در برابر نیروهای اعمالی باید دارای دو مشخصه مهم سختی و شکل پذیری کافی باشند. مهاربندیهای هم مرکز(CBF) دارای سختی خوب ولی شکل پذیری کم می باشند و قابهای خمشی شکل پذیری خوبی دارند؛ اما سختی لازم را به صورت اقتصادی فراهم نمی کنند.
مهاربندیهای خارج از مرکز(EBF) سختی خوب در محدوده ارتجاعی را با شکل پذیری عالی در محدوده خمیری با هم ترکیب می کنند؛ اما اشکالی که دارند این است که تیرها و سقفها پس از یک زلزله نسبتاً شدید باید ترمیم یا تعویض شوند. در بررسی حاضر به منظور رفع این نقص، ترکیب جدیدی از سیستم های مهاربندی پیشنهاد شده است که علاوه بر داشتن سختی و شکل پذیری کافی، عضو شکل پذیر را به جای تیر طبقه بر روی خود عضو مهاربندی تعبیه می کند و از تخریب تیر به عنوان یکی از اعضای درجه اول سازه پیشگیری می نماید. عملکرد نمونههای آزمایشگاهی این طرح مبیّن آن است که سیستم پیشنهادی برای این منظور قابلیت لازم را دارد.
چگونگی جنبش، در راستای گسلههای شمالی- جنوبی از کواترترپسین تا عهد حاضر در بخش کوهپایه ای شهر تهران
محمد رضا عباسی
پهنه بر خاسته کوهپایه شمالی تهران با قرارگیری در لبه جنوبی البرز مرکزی، شمالی ترین بخش آبرفتی دشت تهران را تشکلیل می دهد. این پهنه دارای شیب ملایم به سوی جنوب است.روندهای ساختاری مهم منطقه خاوری- باختری هستند که پذیرای بخش مهمی از دگرشکلی موجود در لبه جنوبی البرز مرکزی شده است. این دگر شکلی به صورت راندگی و چین خوردگی نهشتههای پلیوسن و جوانتر را متأثر کرده است. افزون بر روندهای خاوری- باختری، گسلههای شمالی- جنوبی با ساز و کارهای مختلف در منطقه رخنمون دارند. شاخص ترین این گسلهها در امتداد دو مسیل ونک و پونک با متأثر کردن عوارض در پهنه ای به طول حدود پنج کیلومتر قابل شناسایی هستند که با دو شیب متفاوت باعث فرازگیری بخشهایی از شهر چون شهرک غرب و گیشا شده اند. بر اثر کارسازی این دو گسله بیشترین رخنمون هزار دره در شمال تهران پدیدار شده است.
سازو کار این گسلهها در کواترنرپسین تحت رژیم زمین ساختی فشاری با استای تنش شمال خاوری مورد بررسی قرار گرفته اند. این گسلهها در رژیم زمین ساختی فشاری با سازوکاری واژگون تا مورب لغز کارسازی کرده اند. در این رژیم زمین ساختی بخش مهمی از دگرشکلی وارد شده به منطقه توسط این گسله با سازوکار واژگون جذب شده است و با تغییر رژیم زمین ساختی فشاری به امتداد لغز با حفظ همان جهت تنش در عهد حاضر انتظار می رود از خود سازوکار امتداد لغز راستگرد نشان دهند.
مهدی زارع
زمینلرزه فیروزآباد(کجور) در هشتم خرداد ماه ۱۳۸۳ در ساعت ۱۷:۰۸:۴۶ (به وقت محلی) ناحیه شمال باختر البرز مرکزی و بخشی از البرز باختری ایران را بشدت لرزاند. این زلزله با بزرگای Mw=6.2 و با ژرفای ۱۸ کیلومتر درجنوب چالوس، دره کجور و ناحیه مرزن آباد بشدت احساس شد و با تلفات جانی و خسارتهای مالی در مناطق فیروزآباد (کجور)، مرزن آباد، کلاردشت و جاده چالوس (در استان مازندران) تا بخشهای باختری منطقه رودبار الموت استان قزوین همراه بود. پدیده خاص زلزله فیروزآباد از دیدگاه خطرهای زمین شناختی، زمین لغزش بویژه در جاده چالوس بود که به کشته شدن حدود ۲۷ نفر بر اثر سقوط سنگ بر روی خودروهای عبوری، آتش سوزی در برخی از خودروها وانسداد جاده چالوس از هزارچم تا هزار بیشه منجرشد. بر اساس برآورد گشتاور لرزه ای، این زلزله به احتمال بسیار زیاد بر اثر جنباشدن گسل شمال البرز که شیبی به سمت جنوب دارد رخ داد. برآوردهای اولیه نمایانگر جهت پذیری دو طرفه با یک مؤلفه جنبش شدید پریود بلند در راستای عمود بر گسل است. دامنه بالای جنبش شدید زمین با شدت VIII در پهنه رو مرکز مهلرزه ای و احساس لرزش با شدت تا بیشVI+ [EMS] در تهران نمایانگر مؤلفه قوی عمود بر گسل جنبش شدید زمین است. در این مقاله، نتایج بررسیهای شناسایی مناطق زلزله زده از جنبههای زلزله شناسی و زلزله شناسی مهندسی ارائه شده است.
مطالعه مناطق تنش در پهنه لرزه خیز شمال ایران
مهرداد مصطفی زاده، محسن دزواره
در بلوک البرز و مناطق همجوار آن به لحاظ لرزه زمین ساخت در دهههای گذشته چندین زلزله ویرانگربا تلفات جانی زیاد و خسارتهای سنگین اقتصادی به وقوع پیوسته است. با عنایت به این مسأله، ارزیابی وضعیت حوزههای تنش در منطقه می تواند ابزار مناسبی در معرفی هر چه بهتر کانون چشمههای لرزه ای محسوب گردد. کاربرد اطلاعات به دست آمده از حل معکوس(Inversion) لرزه نگاشتهای منطقه گویای آن است که بعضی از چشمههای لرزه ای در البرز و مناطق همجوار آن بعضاً رفتاری ناهمگن داشته به گونه ای که تانسورهای گشتاور آن از شکل زوج دو گانه(Double-Couple) در کانون خارج شده است. این گونه سازوکار جفت نیروهای مؤثر در کانون زمینلرزههای منطقه را می توان در قالب موارد ذیل توجیه نمود:
- انحنای گسلها؛
- وجود گسلش های متعدد و یا تلاقی آنها در محل وقوع زلزله؛
- وقوع زیر رویداد(Sub Event) بر روی بخشهایی از صفحه گسل با اشکال هندسی غیریکسان.