بررسی تلاقی های ساختاری در راستای سیستم های گسله گوک- کوهبنان و زمینلرزههای ۱۳۵۶-۱۳۷۷ ناحیه زرند- گلباف- سایرچ (کرمان)
مهدی زارع
مطالعه موقعیت گسلهای ناحیه باختری لوت و خاور کرمان پهنههای متعدد تلاقی های زمین ساختی را در راستای گسل گوک (دره گلباف) نشان می دهد. این محلهای تلاقی بر اثر برخورد روندهای ساختاری شمالی- جنوبی در پهنه باختری لوت (سیستم گسله نایبند- گوک سروستان- سبزواران) و روندهای شمال باختری- جنوب خاوری به موازات روندهای اصلی زاگرس (سیستم گسله کوهبنان در ناحیه شمال کرمان) شکل گرفته است. در این مقاله، وقوع زمینلرزههای پی در پی در زمان تاریخی و در حد فاصل سالهای ۱۳۵۶-۱۳۷۷ در راستای این محلهای تلاقی از یک سو و شواهد زمین ریخت شناختی در پیرامون ساختارهای یاد شده از سوی دیگر، مورد توجه قرار گرفته است و احتمال داده شده که زمینلرزه سایرچ بر اثر جنبا شدن دنباله پوشیده گسل کوهبنان، یا یک شاخه فرعی از گسل گوک و در محل تلاقی آن با گسل گوک رخ داده است. علاوه بر آن، وجود یک نبود لرزه ای حدوداً ۱۳۰ ساله در ناحیه شمال کرمان (چترود) مدنظر قرار گرفته است.
پژوهشنامه زمستان ۱۳۷۹
/در پژوهشنامه /توسط adminبررسی تلاقی های ساختاری در راستای سیستم های گسله گوک- کوهبنان و زمینلرزههای ۱۳۵۶-۱۳۷۷ ناحیه زرند- گلباف- سایرچ (کرمان)
مهدی زارع
مطالعه موقعیت گسلهای ناحیه باختری لوت و خاور کرمان پهنههای متعدد تلاقی های زمین ساختی را در راستای گسل گوک (دره گلباف) نشان می دهد. این محلهای تلاقی بر اثر برخورد روندهای ساختاری شمالی- جنوبی در پهنه باختری لوت (سیستم گسله نایبند- گوک سروستان- سبزواران) و روندهای شمال باختری- جنوب خاوری به موازات روندهای اصلی زاگرس (سیستم گسله کوهبنان در ناحیه شمال کرمان) شکل گرفته است. در این مقاله، وقوع زمینلرزههای پی در پی در زمان تاریخی و در حد فاصل سالهای ۱۳۵۶-۱۳۷۷ در راستای این محلهای تلاقی از یک سو و شواهد زمین ریخت شناختی در پیرامون ساختارهای یاد شده از سوی دیگر، مورد توجه قرار گرفته است و احتمال داده شده که زمینلرزه سایرچ بر اثر جنبا شدن دنباله پوشیده گسل کوهبنان، یا یک شاخه فرعی از گسل گوک و در محل تلاقی آن با گسل گوک رخ داده است. علاوه بر آن، وجود یک نبود لرزه ای حدوداً ۱۳۰ ساله در ناحیه شمال کرمان (چترود) مدنظر قرار گرفته است.