معرفی روش مدل سازی تغییرات گرانی زمین
با استفاده از مدل اتساعی تلفیقی در پروسه رخداد زلزله
علیرضا حاجیان، استادیار گروه فیزیک، دانشکده مهندسی هسته ای و علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
تأثیرات سختی خاک و عمق مدفونی پی های دایرهای
بر پاسخ لرزه ای یک سازه استوانه ای رآکتور
محسن گرامی، دانشیار دانشکده مهندسی عمران دانشگاه سمنان
رضا وهدانی، استادیار دانشکده مهندسی عمران دانشگاه سمنان
در این تحقیق، تأثیر تغییرات دو پارامتر عمق مدفونی پی و سختی خاک بر روی پاسخ های شتاب یک رآکتور استوانه ای با ارتفاع ۶۳ متر و قطر پی ۴۰ متر، با در نظر گرفتن اندرکنش خاک- سازه، در برابر موج-های لرزه ای سطحی یعنی رایلی، لاو، موج های حجمی فشاری و برشی بررسی شده است. در این تحلیل از سه نمونه پی با ارتفاع مختلف و از سه نوع خاک با سختی های متفاوت استفاده شده است. بعد از مدلسازی سازه و خاک در نرم افزاری که اندرکنش خاک- سازه را در نظر میگیرد (SASSI)، سیستم در برابر دو زلزله «السنترو» و «طبس» به عنوان شاهد بهصورت مجزا در قالب هر چهار نوع موج (بهصورت جداگانه) تحلیل شده است. از بررسی مدلها این نتیجه به دست آمد که با تبدیل پی سطحی به پی مدفون، بهطور میانگین پاسخ های شتاب حدود ۳۸ درصد کاهش یافته است. همچنین افزایش عمق مدفونی پی از ۳ متر به ۶ متر، تأثیر چشمگیری در کاهش پاسخهای شتاب نداشته است. همچنین با دو برابر شدن سختی خاک، پاسخ های شتاب سازه برای نمونه با پی سطحی بهطور میانگین حدود ۷ درصد و برای دو نمونه با پی مدفون حدود ۲۰ درصد افزایش یافتند.
تعیین ضریب رفتار قاب خمشی بتنی با ستونهای پیشتنیده
مژده جاویدی، دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه عمران- سازه، دانشگاه یاسوج
عبدالرضا زارع (نویسنده مسؤول)، استادیار، گروه مهندسی عمران، دانشگاه یاسوج
علی علیپورمنصورخانی، استادیار، گروه مهندسی عمران، دانشگاه یاسوج
بررسی عملکرد سازه فولادی همراه با آلیاژ حافظهدار در هنگام وقوع زلزله
رضا دادخواه تهرانی، کارشناسی ارشد مهندسی زلزله دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
محسن اعتمادی (نویسنده مسؤول)، استادیار دانشگاه صنعتی اصفهان
در سالهای اخیر سیستمهای مستهلک کننده بسیاری برای جذب انرژی در سازهها مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از مسائلی که در این حیطه توجه محققان را به خود جلب نموده، استفاده از آلیاژهای حافظه دار شکلی (shape memory alloy) است. ویژگیهای مکانیکی و ترمودینامیکی این مواد بهگونهای است که در چند دهه اخیر بهخصوص در صنعت ساختمان، توجه بسیاری از طراحان و محققان را به خود جلب کرده است. در این تحقیق استفاده از آلیاژهای حافظهدار شکلی بهصورت کابلهای پیشتنیده در سازه و نقش آنها بهعنوان مستهلک کننده انرژی مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا بهمنظور یافتن مقاطع بهینه، یک سازه سهطبقه، در نرم افزار ایتبس (Etabs) طراحی گردیده؛ سپس بهمنظور تحلیل غیرخطی تاریخچه زمانی، یک قاب سهطبقه و یک دهانه را در نرمافزار آباکوس (Abaqus) مدل نموده و در انتها با تحلیل غیرخطی تاریخچه زمانی با استفاده از سه شتابنگاشت طبس، منجیل و ایمپریالولی (Imperial Valley) پاسخ سازه را بدون استفاده از آلیاژ حافظهدار شکلی و همراه با کابلهای پیشتنیده از جنس آلیاژ حافظه دار بررسی میکنیم.
مطالعه تحلیلی تأثیر نسبت پریود پالس غالب زلزله به پریود اصلی سازه
در تخمین نیازهای لرزه ای قاب فولادی
در حوزه نزدیک گسل با منظور نمودن تأثیر مودهای بالاتر
محسن گرامی، دانشیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه سمنان
نوید سیاه پلو (نویسنده مسؤول)، استادیار گروه عمران، جهاد دانشگاهی خوزستان
رضا وهدانی، استادیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه سمنان
چنانچه زلزله دارای اثر سویمندی پیشرونده باشد، کل انرژی زلزله در چند سیکل محدود بر سازه وارد می شود. در این حالت، سرعت پارگی گسل نزدیک به سرعت موج برشی بوده و راستای پارگی گسل در امتداد سایت می باشد. ویژگی بارز این نوع زلزله، وجود پالس با دامنه بزرگ در رکورد ثبتشده سرعت است. مطالعات قبلی نشان می دهد نیازهای وارد بر قاب های فولادی در اثر زلزله نزدیک گسل در مقایسه با زلزله معمولی مقادیر قابل توجهی است. حساسیت پاسخ سازه نسبت به دوره تناوب پالس و نبود تعداد کافی رکورد نزدیک گسل با مقادیر مختلف دوره تناوب پالس، انگیزه اصلی این مقاله می باشد. تاکنون مدل-های مختلفی برای پالس ساده تعریف شده اند که در این پژوهش از مدل آگراوال استفاده شده است. برآورد نیازهای ارتجاعی قاب خمشی فولادی برای مقادیر مختلف نسبت دوره تناوب پالس به دوره تناوب اصلی سازه و تأثیر مودهای بالاتر هدف اصلی این پژوهش است. به این منظور، اثر مودهای بالاتر بر پاسخ تغییر مکان کلی، دریفت بین طبقه ای، برش پایه، برش طبقه بام و لنگر واژگونی بررسی شده است. نتایج در حوزه مدل های این مقاله نشان داد که برای بیشینه نیاز تغییرمکانی و نیرویی در قاب های مختلف شکل می گیرد و برخلاف افزایش تعداد طبقات از اثر مودهای بالاتر کاسته می شود. در این حالت، تمایل سازه به نوسان در مود اول میباشد. همچنین بیشترین تأثیر مودهای بالاتر بر تخمین نیاز نیرویی برش طبقه بام، و تأثیر مودهای بالاتر بر برش پایه و تغییر مکان بام در جایگاه دوم و سوم است. به-علاوه، افزایش تعداد دهانه باعث شد تا اثر مودهای بالا بر نیاز برش پایه کاهش یابد؛ اما این موضوع بر برش طبقه بام و تغییر مکان بام بی تأثیر است.
بررسی خطرپذیری لرزه ای برخی از شهرهای مهم ایران با استفاده از شاخص خطرپذیری
کیارش ناصراسدی (نویسنده مسؤول)، استادیار، گروه مهندسی عمران دانشگاه زنجان و عضو انجمن مهندسی زلزله ایران
حامد بهاری نعمت آباد، فارغ التحصیل مهندسی عمران، دانشکده مهندسی، دانشگاه زنجان
بررسی خطرپذیری لرزه ای شهرها بهمنظور شناسایی نقاط ضعف هر شهر یکی از مهم ترین اقدامات لازم برای تخصیص بهینه منابع به منظور کاهش میزان خطرپذیری و تلفات انسانی ناشی از زلزله است. شاخص خطرپذیری لرزه ای، یک شاخص ترکیبی است که به وسیله آن میتوان مقایسه نسبی عمومی از میزان خطرپذیری لرزهای شهرهای مختلف انجام داد. به منظور نمایش کارایی روش، در تحقیق حاضر میزان خطرپذیری لرزهای ۱۲ شهر مختلف ایران به وسیله شاخص خطرپذیری لرزه ای موردمطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که در بین شهرهای انتخابی، تهران و اصفهان به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین شاخص خطرپذیری میباشند. این نتیجه نزدیک به ارزیابی کلی از خطرپذیری شهرها و نشان دهنده مناسب بودن روش مورد استفاده است. شهرهای متوسط و بزرگ دیگر دارای شاخص یکسانی در خطرپذیری لرزهای میباشند. با توجه به شاخصهای مورد بررسی، ملاحظه میشود که عدم توجه به آمادگی برای بحران و ایجاد ساختار مناسب و متناسب برای مقابله با بحران در شهرهای کوچک و متوسط باعث افزایش نسبی شاخص خطرپذیری این شهرها شده است. بر این اساس، لزوم توجه بیشتر به شهرهای کوچک و متوسط در مدیریت خطرپذیری احساس میشود.