امروز سالروز زمینلرزه مخرب طبس در بیست و پنج شهریور پنجاه و هفت است. زلزله در ساعت هفت و پنج دقیقه عصر به وقت محلی با بزرگای هفت و چهار رخ داد. رکورد شتابنگاری حاصله در محل ساختمان شیروخورشید طبس هنوز قوی ترین نگاشت شتابنگاری از نظر محتوی انرژی و و مشاهده شدن دامنه های بلند در فرکانسهای مختلف است. این زلزله با گسل زمینلرزه ای حدود هشتادکیلومتری و عمق حدود ده کیلومتر همراه بود. گسل زمینلرزه ای از فاصله حدود ده کیلومتری شهر طبس گلشن عبور می کرد. “گلشن” را به خاطر باغ گلشن به طبس می گفتند و هنوز میگویند. واقعا در منطقه بیابانی مرکزی ایران وجود واحه زیبائی مثل شهر طبس همچون نگینی درخشان بود. شهر طبس شهری بود با بناهای تاریخی فراوان و میراث فرهنگی مختلف که در آن زلزله کاملا ازبین رفت. عملا در اثر زلزله طبس چیزی از شهر باقی نماند. بازماندگان باید ابتدا  می رفتند به باغ گلشن تا از نظر جغرافیائی خودشان را توجیه کنند و بدانند که به کدام سمت بروند. توجه کنید که شب تازه آغاز شده بوده و تاریکی مطلق – چون برق هم طبیعتا قطع شده بوده – با فریادها و ناله های مجروحان چه فضائی رابرای بازماندگان ایجاد کرده بود. حدود بیست هزار نفر از مردم در این زلزله کشته شدند. کانون زلزله در نزدیکی کریت واقع بود و خرابی ها از دیهوک در جنوب شرق تا اسفهک و سپس خود طبس گسترش می یافت. شهر طبس در مدت حدود سه سال بازسازی شد ولی شهری که امروز به عنوان طبس در قلب کویر مرکزی ایران وجود دارد نسبتی با طبس زیبای تاریخی قبل از زلزله ندارد! شهری است مثل همه شهر ها و حاشیه شهرهای تازه ساز – و اغلب بی هویت!- ایران. ای کاش برای بازسازی فکری به حال هویت تاریخی علاوه بر ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله میشد.
ضمنا زلزله طبس در بهبوهه انقلاب اسلامی در ایران رخ داد – حدود یک هفته پس از واقعه هفده شهریور در تهران -. همان موقع ظاهرا در طبس رخداد زلزله را به انفجار -و رخدادی غیر طبیعی – در کویر نسبت می دهندکه البته بر اساس نگاشتهای برجای مانده از آن معلوم است درست نیست و کاملا بر اساس پژوهشهای متعدد مشخص شده است که زلزله طبس یک زلزله کاملا طبیعی بوده که پس از یک نبود لرزه ای طولانی – که هنوز نمی دانیم چند هزار ساله بوده است – اتفاق افتاد. سطح های زمینریختی یاژئومورفیک متعددی در پای دامنه کوههای شتری درشرق طبس وجود دارد که با گسلهای کواترنر از هم تفکیک می شوند. یکی از این گسلهای کواترنر همان گسل زمینلرزه ای طبس بود که اگر برای طبس و هر شهر دیگر ایران چنین مطالعاتی انجام دهیم می توانیم مکان گسلهای کواترنر و – گسلهای زمینلرزه ای بالقوه بعدی را حدس بزنیم. یعنی بفهمیم که در زلزله های احتمالی بعدی چه محلهائی ممکن است گسیخته شود. چیزیکه حتی قبل از زلزله طبس قابل تشخیص بود. به هر حال هنوز برای شناخت دقیق زلزله طبس در آغاز راهیم. هنوز مطالعه دیرینه لرزه شناسی برای تعیین سن گسیختگی های قبلی در راستای گسل زمینلرزه ای طبس انجام نشده است و هنوز نمی دانیم نبود – گپ- لرزه ای طبس چند هزار ساله است. هنوز ریز پهنه بندی لرزه ای طبس صورت نگرفته است و همچنین هیچ تلاشی نیز برای باز زنده سازی بافت تاریخی (قبل از زلزله) و اساسا دوباره سازی بناهای تاریخی براساس مستندسازی های قبلی درطبس انجام نشده است. یکی از این مستند سازی ها در کتاب جالب” طبس، شهری که بود- نوشته مهندس دانش دوست” انجام شده است. در این مسیر باید شهرداری و شورای شهر طبس و نماینده طبس در مجلس شورای اسلامی پیشگام شوندو میراث فرهنگی رانیز به کمک بطلبند. هویت تاریخی طبس یاید به این شهربازگردد و اینکار را با دقت و تلاش و درس گیری از تجربیات صورت گرفته در سایر نقاط جهان می توان انجام داد. غم انگیز این است که هنوز میشنوم که در ناحیه ای مثل طبس پروژه های عمرانی و معدنی بعضا بدون توجه به ملاحظات زلزله شناسی و مهندسی زلزله انجام میشوند. به هر حال یاد جان باختگان این زلزله را گرامی می داریم و به روانشان درود می فرستیم.